امیرحسین خادمی پسر زرین دشتی کیست ماجرای تجاوز و قتل
امیرحسین خادمی پسر زرین دشتی کیست ماجرای تجاوز و قتل جسد امیرحسین امیرحسین خادمی پسر ۱۶ که در زرین دشت مورد تجاوز جنسی قرار گرفته بود را در این صفحه دنبال کنید.
امیرحسین خادمی پسر زرین دشتی کیست
درپی رسیدگی و تحقیقات به عمل آمده به مرگ مشکوک امیرحسین خادمی سه نفر متهم پرونده دستگیر شدند جسد امیرحسین خادمی که در زرین دشت مورد تجاوز جنسی قرار گرفته بود پیدا شد. این نوجوان ۱۶ ساله که در بیابان های اطراف حاجی آباد زرین دشت واقع در استان فارس شده بود پیدا شد و شکایتهای مورد نظر در حال بررسی و تحقیق می باشد.
ورود دادستانی به پرونده
رئیس کل دادگستری استان فارس با عنوان اینکه پرونده این نوجوان زرین دشتی به صورت ویژه و بدون در نظر گرفتن نوبت و خارج از نوبت رسیدگی میشود گفت اشد مجازات قانونی در انتظار متهمان این پرونده خواهد بود به نقل از قول روابط عمومی دادگستری استان فارس بعد از اعلام خبر فوت مشکوک این نوجوان رئیس کل دادگستری استان فارس عنوان میکند پرونده تحت نظارت ویژه غذای قرار خواهد گرفت و ما این پرونده را به صورت خیلی ویژه رسیدگی خواهیم کرد و مطمئن باشید که متهمان به اشد مجازات محکوم خواهند شد.
همجنین ببینید : شلیر رسولی زن مریوانی کیست ماجرای تجاوز و مرگ
سید کاظم موسوی نیز با تاکید بر این نکته که اظهارات قانونی در انتظار این متهمان خواهد بود اعلام میکند رسیدگی پرونده مذکور در صلاحیت محاکم کیفری یک استان است که اقدامات اولیه آن جهت انجام تشریفات قضایی و ارسال پرونده به مراجع عالی قضایی استان صورت گرفته است رئیس کل دادگستری استان فارس اقداماتی که در مورد این پرونده صورت گرفته است از جمله شناسایی افراد مشروط و بازداشت سه نفر از متهمان در حوزه قضایی زرین دشت تفهیم اتهامات صورت خواهد گرفت.
ادعای مطرح شده که توسط خانواده ای نوجوان در مورد آدم ربایی و به قتل رسیدن فرزندشان تشکیل پرونده قضایی دادهاند در دستور کار رسیدگی مقام قضایی قرار خواهد گرفت زرین دشت که در جنوب شرقی فارس قرار دارد در فاصله ۳۴۵ کیلومتری شیراز می باشد اخبار و گزارشات منتشر شده که در فضای مجازی حاکی از این است که امیرحسین خادمی پس از اینکه به خانوادهاش میگوید که از طرف چند نفر مورد آزار جنسی قرار گرفته برای پیگیری قضایی اقدام به شکایت در مراجع قضایی می کنند اما پس از چند روز از این اقدام جنازه این نوجوان در بیابانهای حاجی آباد پیدا میشود.
صبح روز شنبه نوزده شهریورماه مثل همیشه راس ساعت ۸ در محل کار حاضر شد و تا ساعت ۸ شب هم مشغول به کار بود. بعد از کار به خانه رفت تا به مادر بیمارش کمک کند. ساعت به ده شب که میرسد، یکی از صاحبان کارش به او زنگ میزند و میگوید، آنها در این بیایان در حال خوش گذرانی هستند و اگر امیرحسین میتواند برای آنها غذا بخرد وبه آنجا ببرد.
امیرحسین حرف صاحب کارش را رد نمیکند و با تمام خستگی راهی آدرسی میشود که استاد کارش میفرستد. ساندویچها را که میدهد، زمان برگشت هر سه نفر به او حمله میکنند، دو نفرشان امیرحسین را میگیرند و یک نفر دیگر با طناب دست هایش را میبندد و در نهایت به او تجاوز میکنند.