بیوگرافی ستاره صفرآوه بازیگر نقش لیلی سریال در چشم باد + عکس
بیوگرافی ستاره صفرآوه بازیگر
ستاره صفرآوه متولد سال ۱۳۵۹ می باشد علاوه بر بازیگری در حوزه خبرنگاری اجرا و کارگردانی نیز فعالیت داشته است
تحصیلات ستاره صفرآوه
ستاره صفرآوه دانش آموخته رشته خبرنگاری صدا و سیما می باشد و در دانشکده هنرهای زیبای تاجیکستان به تحصیل پرداخته است گرایش او نیز کارگردانی بوده است
آغاز فعالیت هنری ستاره صفرآوه
ستاره صفرآوه در تاجیکستان فعالیت هنری خود را با گویندگی آغاز کرده است کار او مرتبط با رشته تحصیلی اش بوده است او در کشور خودش تاجیکستان استاد دانشگاه در زمینه خبرنگاری میباشد او توسط مسعود جعفری جوزانی برای نقش لیلی در سریال «در چشم باد» انتخاب شده است او در این سریال در کنار پارسا پیروزفر، سعید راد، کامبیز دیرباز ،لاله اسکندری، سحر جعفری جوزانی ،اکبر عبدی، فخرالدین صدیق شریف ، محمدرضا هدایتی و… ایفای نقش می کند
سریال “در چشم باد” که برای ارایه ی تصویری واقعی از سال های ۱۳۲۰ به بازسازی وسایل آن دوران از جمله راه اندازی و به پرواز درآوردن هواپیمای متفقین دست زده است، این روزها، قطاری را با همکاری مسوولان راه آهن بازسازی و راه اندازی کرده که به دوره ی رضا خان بازمی گردد.
عوامل سریال “در چشم باد” که با هدایت مسعود جعفری جوزانی به لوکیشنی در حوالی “قلعه حسن خان” تغییر مکان داده اند، در این محل صحنه هایی از سال۳۲ را فیلمبرداری می کنند. صحنه هایی که در تمامی آن ها این قطار قدیمی و رنگ و رو رفته نقش محوری را دارد.
سریال “در چشم باد” 16 خرداد ماه و پس از گرفتن نماهای اصلی قطار، روز کم کاری را پشت سر می گذارد. روزی که با حضور حدود ۱۰۰ هنرور و دو بازیگر اصلی یعنی پارسا پیروزفر (در نقش بیژن) و ستاره صفرآوند (لیلی) به گرفتن نماهایی در کنار قطار می گذرد.
در پلان های این روز حدود ۳۰ تن از هنروران با لباس سربازان آمریکایی، قطاری که حامل مردم عادی است را متوقف کرده و پس از بیرون آوردن مسافران خود جایگزین آنان می شوند.
“بیژن” و “لیلی” نیز که در جمع این مسافران دیده می شوند، دیالوگی ندارند، بلکه ناظر کتک خوردن مسافری هستند که توسط مترجم سربازان آمریکایی با القابی چون “پدر تون به تونی” و “بد ژاپنی” مورد خطاب قرار می گیرد.
کتک خوردن این مرد که در جلوی صف مسافران قرار دارد از چند نما فیلمبرداری می شود و جعفری جوزانی هر بار برای نزدیک تر شدن بازیگران غیرحرفه یی به نقش خود جملات را پیش از آنان ادا می کند. با این حال بازیگران نمی توانند از ادای درست جملات به شیوه یی که مدنظر کارگردان است برآیند و همین مساله جوزانی و حتی هنروران پشت صحنه را عصبانی می کند. او می گوید: اصلا می دونی “پدر تون به تونی” یعنی چه؟” اما توضیحی درباره ی معنای آن نمی دهد!
سرانجام پلانی که تنها مترجم و مرد دهاتی در آن حضور دارند گرفته می شود و نوبت به پلانی می رسد که تمامی مسافران از جمله “لیلی” و “بیژن” باید در پشت این دو بازیگر در صف دیده شوند.
ازدواج ستاره صفرآوه
اطلاعاتی در رابطه با زندگی شخصی خانم صفرآوه در دسترس نمی باشد و در رابطه با وضعیت مجرد یا متاهل بودن ایشان تا کنون خبری منتشر نشده است
«ستاره صفرآوه» بازيگر فرهيخته و تحصيلكرده تاجيكستان است كه در مجموعه تلويزيوني «در چشم باد» نيز هنرنمايي كرد.
او فارغ التحصيل رشته روزنامه نگاري است و هم اكنون به تدريس اين رشته در دانشگاه مي پردازد. او همچنين سابقه گويندگي اخبار در تلويزيون تاجيكستان را نيز دارد و بازي در سريال ايراني اولين نقش آفريني وي در يك اثر نمايشي محسوب مي شود. آنچه مي خوانيد گزيده اي از حرف هاي صفرآوه در مصاحبه با خبرگزاري هاي فارس و ايرنا است.
درباره ايران
امروز برخي رسانه ها و حتي سينماهاي برخي كشورها تلاش مي كنند تا چهره و وجهه ايران را در اذهان و افكار عمومي جهان خدشه دار كنند و به همين دليل تصويري خشن و رعب آور از ايران براي افكار عمومي جهان ترسيم مي كنند كه ايران را تهديدي براي جامعه بشريت جلوه دهند. اما كافي است تا هر كس يك بار به ايران سفر كند تا به باطل بودن همه اين ادعاها پي ببرد و به اين حقيقت برسد كه ايرانيان مردمي شريف هستند و به دنبال فرهنگ، علم و دانش بوده پيام آنان به جهانيان پيام صلح، سازندگي، برادري و دوستي است.
ايران؛ كشوري امن با مردمي شريف
بنده هميشه به ايران توجه داشتم و اخبار مربوط به ايران را پي گيري مي كردم. اما باز هم به قول معروف «شنيدن كي بود مانند ديدن». حضور در ايران فرصت مغتنمي بود تا بتوانم با مردم شريف و و فرهنگ غني اين سرزمين و علم و دانش آنان بيشتر آشنا شوم. احترام به مادران و خواهران، تلاش براي فراگرفتن دانش، با آرامي صحبت كردن، از گفتار تند پرهيز نمودن، مهربان بودن و بازصدها اخلاق مثبت ديگر را جزء لاينفك هويت ايراني ديدم كه واقعا جاي استقبال و خوشحالي دارد.
بدون ترديد شركت در يك كار هنري ايراني با شركت در كار هر كشور ديگر جهان متفاوت است. هم زباني، هم ديني، تاريخ و تمدن مشترك، سنت هاي مشابه و بسياري خصوصيات ديگر كه شما شايد در هيچ يك از كشورهاي دنيا نتوانيد پيدا كنيد و دقيقاً همين موضوع بود كه پدرم بعد از انتخاب شدنم براي نقش «ليلي» نه تنها مانع رفتنم به ايران نشد، بلكه از اين امر استقبال كرد. پدرم به من گفت: برو، ايران سرزمين شريفي است، امنيت كامل و مردم هم زبان و مؤمني دارد و ايرانيان براي زنان احترام زيادي قائلند.
سينما و تاريخ
فيلم قدرت بازگويي تاريخ دور و نزديك هرملتي و كشوري را دارد و فكر مي كنم فيلم ايران در طول سه دهه اخير در اين زمينه كارهاي بسيار ارزشمندي را انجام داده است. سينما و تلويزيون ايران امروز پيام خود را به ملت هاي جهان مي رساند و هم زمان از ايران چهره انساني و فرهنگي به نمايش مي گذارد كه كار بس بزرگي است.
در سريال «در چشم باد» تاريخ 60 سال گذشته ايران روايت شده است و به نظر بنده كارگردان خواسته تا از اين طريق حافظه مردم نجيب ايران را بيدار و بيدارتر كند و به آنان كمك كند كه بيش از گذشته به فكر خود و هويت خويش باشند.
درباره دفاع مقدس
كشور بزرگ ايران تحت حمله يك انسان بد و جنگ طلب مثل صدام قرار گرفت كه كشورهاي بزرگ هم از او حمايت كردند. صد البته ايران به حق از خود دفاع كرد و آن جنگ طلب ها را از خاك كشورش بيرون كرد. هر انساني حق را به مردم ايران مي دهد كه از خودشان و كشور عزيزشان دفاع كرده اند. شجاعت ايراني ها در اين جنگ بيشتر از اين شكل مهم است، كه با سلاح بسيار اندك به جنگ همه ماشين هاي آدم كش كشورهايي رفته است كه از يك نفر ديوانه خون خوار مثل صدام حمايت كرده اند.
تاريخ ايران
تاريخ ايران هم تاريخ مشترك همه كشورهاي فارسي زبان است. من با ادبيات كلاسيك ايران خيلي آشنايي دارم و شاهنامه را بسيار دوست دارم. به عقيده من شاهنامه كتاب مشترك همه فارسي زبان ها است. از اوديسه يوناني به مراتب زيباتر و پرهيجان تر است چرا كه قصه همه ملت را مي گويد نه فقط يك خاندان را.
ليلي يعني وطن
نام ليلي بلافاصله هر فارسي زباني را به ياد نظامي گنجوي و داستان معروف او مي اندازد و يك جوري ليلي سريال «در چشم باد» هم رنگ و بوي همان ليلي را مي دهد. من ليلي را مثل وطن و يك شخصيت اسطوره اي و خيالي كه در واقعيت ظاهر مي شود، ديدم. او به شدت عاشق و آماده فداي همه چيز خود براي دلداري است كه گاهي در شكل بيژن، گاهي در شكل پسرش عباس و فرهنگ فارسي نشان داده شده است. ليلي، احساس زبان مشترك ملت هاي فارسي زبان است. احساس وطن بزرگ، احساس عشق عميق كه به گفته آقاي جوزاني «با تارهاي مرئي ما را به هم پيوند مي دهد». او يك مادر به تمام معني بزرگ و عاشق است.
مصاحبه ستاره صفرآوه
وقتی فیلم نامه را مطالعه کردید چه موضوع آن برایتان جذابیت داشت؟
در آغاز، خواندن فیلم نامه برایم مشکل بود. چون فارسی را سخت میخواندم. اما در پایان نوشتن فارسی و خواندن آن را آموختم. خانم «شهربانو بهرامیه» و آقای «احمد رمضان زاده» فیلم نامه را، برایم به فارسی میخواندند من هم آن را با الفبای روسی مینوشتم. این فیلم نامه یک شاهکار بود. من را یاد «تولستوی» میانداخت که «جنگ و صلح» را نوشته است. با هیجان لحظه به لحظه آن را میخواندم و ترس و نگرانی ام، زیاد و زیادتر میشد. تازگی و جذابیت فیلم نامه مرا ترسانده بود. هر قسمت آن، مرا به سرزمین تازه ای میبرد که هم احساس آشنایی با آن داشتم و هم همه چیز آن جا، در نظرم تازه بود.
«لیلی» را چگونه شخصیتی دیدید؟
** شخصیت «لیلی» مثل یک اسطوره بود. من «لیلی و مجنون» نظامی را خواندم. فکر کردم شاید قصه آقای جوزانی، یک لیلی اسطوره ای باشد که در قلب همه فارسی زبانان است. یک پارههایی از شخصیت «لیلی» مرا یاد «گردآفرین» شاهنامه استاد بزرگ فردوسی میانداخت. وقتی به آقای جوزانی فکرم را گفتم، ایشان هم مرا راهنمایی کرد که این لیلی یک زن به تمام معنی کامل است. لیلی وسعت و معنی عشق را به شکل کامل میشناسد. محبت او به «بیژن» از حد زمینی هم فراتر است. بالاتر از همه «لیلی» مثل وطن است که فرهنگ و زبان و عقیده، در او جاری است. من به آقای جوزانی گفتم که میترسم نتوانم این زن را درست بازی کنم. اما او با خونسردی و خوشرویی شانههایش را بالا انداخت و گفت: «تردید نکن تو میتوانی!» اما من هنوز هم حرفهای او را باور نکرده ام.
با کارگردان چقدر هم فکری داشتید و چگونه در مقابل دوربین هدایتتان کرد؟
آقای جوزانی میدانست که «لیلی» چه کسی است و چه باید بکند، او همواره مرا راهنمایی میکرد و میگفت: «زیاد فکر نکن. تو باید باور کنی که لیلی هستی. فقط به احساس و قلبت باور داشته باش. اگر زیاد فکر کنی کار خراب میشود.» او میگفت: «مهم نیست اگر در جایی که فیلم بردار به تو گفته مکث نکنی، اگر دلت خواست و دیدی احساس میکنی باید از آن نقطه هم عبور کنی، از آن بگذر. فیلم بردار خودش کارش را میداند.» او همیشه میگفت: «خواهش میکنم زیاد فکر نکن، حرف و حرکت را احساس کن.» اول این کار برایم خیلی مشکل بود. اما بالاخره حرف او را فهمیدم. با خود فکر کردم اگر من «لیلی» بودم چه کار میکردم؟ وقتی فکرم را به آقای جوزانی گفتم خوشحال شد و راهنمایی ام کرد.
من هم از راهنماییهای او استفاده کردم. آزاد و رها اما با احساس لیلی، جلوی دوربین فیلم برداری رفتم.
از هم بازی شدن با پارسا پیروزفر بگویید
من اول آقای «پارسا پیروزفر» را نمیشناختم. اما وقتی به ایران آمدم و آگاه شدم که او بازیگر کلانی است، خیلی نگران شدم. وقتی چند فیلم از او دیدم، بیشتر ترسیدم. اما آقای پارسا پیروزفر انسان بسیار خوبی هستند. ایشان مرا در رسیدن به نقش لیلی بسیار کمک رساند. من همیشه به شخصیت بزرگ و باسواد و هنرمند او احترام بسیار میگذارم. فکر نمیکردم یک بازیگر که در جوانی ستاره سینما است، میتواند صاحب فکر درخشان و مردم دوستانه باشد. او دیالوگها را با من تمرین میکرد. هر وقت لازم بود، از راهنمایی دریغ نداشت. میگفت: «وقتی «بیژن» میتواند نقش خود را خوب بازی کند که «لیلی» درست بازی کرده باشد.» او برایم از داستان، بیژن در چاه گفت و تعجب کرد که من شاهنامه را خوانده ام و آن قصه را میدانم. اما دانش آقای پارسا پیروزفر، از من فراتر بود، چون معنی آن قصه را هم میدانست.
نظر مردم تاجیکستان درباره سریال «درچشم باد» چیست؟
مردم تاجیکستان تا به امروز، از دیدن این سریال محروم بوده اند. بعضی جوانان که در اینترنت و از طریق شبکه جام جم آن را دیده اند، خوشحالی خود را بسیار ابراز میکنند. روزنامهها و مجلهها بسیار درباره «درچشم باد» نوشته دارند. رئیس تلویزیون تاجیکستان و آقای «محمد غائب» رئیس سینما که خودش هم در این سریال ایفای نقش کرده، از آقای ضرغامی درخواست نمایش این سریال را در تلویزیون تاجیکستان کرده است.
اگر به شما پیشنهاد کاری دیگری در ایران بشود قبول میکنید؟
اگر فیلم نامه خوب داشته باشد، بسیار خوشحال میشوم که بازی کنم، من در اصفهان که بودم، آقای کریمی برای سریال یک کارگردان به نام آقای ورزی، به من پیشنهاد کار داد و قرار است به دیدارشان بروم. تا چه پیش آید.
شیوه کار و بازیگری در سینمای ایران، با سینمای تاجیکستان چه تفاوتهایی دارد؟
متاسفانه ما سینمای وطنی زیادی نداریم که بشود مقایسه کرد .اما هنرمندان تاجیکستان در زمان اتحاد جماهیر شوروی، بسیار درخشان ایفای نقش کرده اند. آقای «سرگئی باندرچوک» که کارگردان تراز اول جهانی بود، مدتها در تاجیکستان درس رسم هنر میداد. او فیلمهای کلان و بسیار خوبی مثل «سرنوشت یک انسان» و «جنگ و صلح» را ساخته است. نمیدانم شما او را میشناسید یا نه؟ آقای «بوریس کیمیاگراوف» هم فیلم سینمایی «رستم و سهراب» را ساخته که هنوز هم زیبا و دیدنی است. سریال «درچشم باد» یک کار جهانی است که در سینمای هالیوود هم کمتر از انگشتان یک دست، میشود هم تراز آن پیدا کرد. مثل «جنگ و صلح» ساخته «سرگئی باندرچوک» که هنوز هم مثل آن پیدا نمیشود. افتخار من و هنرمندان تاجیکستان که از حوزه فارسی زبان و مسلمان هستیم، ایفای نقش در این سریال تاریخی کلان است. آرزو دارم آقای ضرغامی رئیس تلویزیون ایران، زودتر اجازه نمایش آن را در تلویزیون تاجیکستان بدهد چرا که این اثر افتخارآمیز تنها از آن ایران نیست، این فیلم متعلق به همه کشورهای فارسی زبان، مخصوصا تاجیکستان است.