بیوگرافی جهانبخش سلطانی بازیگر و همسر و فرزندان +عکس و تصاویر
بیوگرافی جهانبخش سلطانی بازیگر
جهانبخش سلطانی، بازیگر تلویزیون و سینما سال 1330 در اصفهان متولد شد. وی دارای مدرک تحصیلی دیپلم است.
وی دارای مدرک تحصیلی دیپلم است. سلطانی در سال 1345 فعالیت در تئاتر را آغاز کرد و در سال 1367 با ایفای نقش در فیلم «افق» به کارگردانی رسول ملاقلیپور، قدم به عرصهی سینما گذاشت.
سوابق
جهانبخش سلطانی فعالیت هنری اش را از دوران دبستان و با نویسندگی و بازیگری شروع کرد و بعد در سال 1345 فعالیت در تئاتر را آغاز کرد و در سال 1367 با ایفای نقش در فیلم «افق» به کارگردانی رسول ملاقلیپور، قدم به عرصهی سینما گذاشت.
جهانبخش سلطانی بیشتر با سریال مردان آنجلس در سال ۷۷ شناخته شد و شهرت او با بازی در این سریال به اوج رسید.
همچنین ببینید
بیوگرافی محمد کدخدایی مبصر چهار ساله کلاس کیست
بیوگرافی یاسمین مقبلی فضانورد ناسا و همسرش و پدر و مادرش +عکس
مصاحبه
جهانبخش سلطانی در گفت وگو با خبرنگار سینمایی ایرنا و در واکنش به این موضوع که دهه شصتی ها جنسی از ترس و خشم نسبت به او را به دلیل شخصیت ناظم در مجموعه قصه های مجید (کیومرث پوراحمد ۱۳۷۰) تجربه کردند، بیان کرد: این نشانه قوت بازیگری من است؛ اگر قرار است نقش یک ناظم فرهنگی را بازی کنم که همه چیز هست به جز فرهنگی (چون یک انسان فرهنگی هرگز با چوب و کتک و الفاظ زشت نمی تواند در یک دبیرستان حضور داشته باشد) باید این دافعه را می داشتم.
وی افزود: کارهای کیومرث پوراحمد چندلایه است؛ لایه هایی که آدم ها بر اساس میزان داشته های خودشان از آن دریافت می کنند. قصه های مجید لایه های مختلف داشت و مجید با این که سن و سالی نداشت اما اهل تفکر و دانش و نمادی از یک نوجوان مبارز بود.
بازیگر فیلم سینمایی مهریه بیبی (اصغر هاشمی ۱۳۷۳) تصریح کرد: شخصیت من در این مجموعه نقش ناظمی بود که از زمان شاه به انقلاب منتقل شده است و او را تسویه نکرده بودند؛ مجید مقابل این شخصیت قرار می گیرد که به او بگوید دورانش تمام شده و در حقیقت شناخت، برخورد، فرهنگ، فضا و دانش آموزش و پرورش فرق کرده است.
سلطانی ادامه داد: به همین دلیل زمانی که این شخصیت میگوید انشایی بنویسید که چه کسی به جامعه خدمت کرده است و تاکید روی ناظم دارد ولی مجید می رود و از مرده شور تعریف می کند اما از ناظم خیر چراکه می خواهد بگوید که شناخت و فرهنگ به خصوص در نوجوانان فرق کرده است.
بازیگر فیلم سینمایی افق (رسول ملی قلی پور ۱۳۶۷) گفت: مجید به قدری توانمند بود که در سر جلسه امتحان برگه اش را بسیار سریع پرکرده بود و درحال خواندن کتاب سه تفنگدار بود. این موضوع نشان می دهد که این بچه اهل مبارزه و تفکر است که شخصیت هایی مثل ناظم حرفی برای گفتن به این نوجوان ندارند.
جهانبخش سلطانی بازیگر باسابقه سینما و تلویزیون در گفتگو با مهر درباره تازهترین فعالیتهای خود گفت: قرار بود کار جدید آقای حسن اکلیلی که فصل تازه «آقای گرفتار» است، در اصفهان کلید بخورد که ما به همین دلیل راهی اصفهان شدیم اما به دلایلی کار متوقف شد. همه قرارداد هم بسته بودیم اما به دلایلی ناگهان اعلام کردند که کار نیاز با بازنویسی بیشتر دارد و کار متوقف شد. من هم که بیش از ۴۰ سال است در تهران ساکنم، از اصفهان به خانه برگشتم!
وی در پاسخ به اینکه آیا بیشتر به حضور در پروژههای تلویزیونی تمایل دارد، توضیح داد: تمایل اصلی ما که کار در سینماست و بیشتر هم ترجیح میدهم در کارهای سینمایی حضور داشته باشم، اما وقتی کاری در سینما نباشد دیگر تفاوتی ندارد که با چه پیشنهادی سرکار بروم. بیشتر به دلیل گذران امور در این دوران سخت، در پروژهها حضور داریم. احتمالاً برای اغلب بازیگران هم حضور در سینما در اولویت باشد چرا که فیلمهای سینمایی در جشنوارهها دیده میشوند و بهواسطه نقد و بررسی ماندگاری بیشتری هم پیدا میکنند. بازیگران نقش اصلی فیلمهای سینمایی معمولاً بیشتر در معرض نقد و پرسش قرار میگیرند و به همین دلیل بیشتر احساس میکنند که حضور مؤثری در صحنه دارند.
سلطانی در عین حال با تأیید مخاطبان بیشتر سریالهای تلویزیونی نسبت به فیلمهای سینمایی گفت: قطعاً مخاطبان تلویزیون هم حرمت و احترام دارند اما برای بازیگری که در انتظار پیشنهاد جدید است، حضور در یک پروژه سینمایی و همکاری با کارگردانان بزرگ جذابیت بیشتری دارد. جشنوارههای فجر هر سال از حضور مخاطبانی سرشار میشود که علاقه دارند فیلمهای جدید بازیگران را ببینند و از زوایای مختلف کار آنها را نقد کنند.
اسامی بازیگران فیلم افق با نقش
هیچگاه از ورود به بازیگری پشیمان نمیشوم
این بازیگر باسابقه درباره اینکه آیا هیچگاه از ورود به عرصه بازیگری پشیمان شده است یا خیر هم گفت: واقعیت این است که ما از روی دانش و آگاهی ورود به این عرصه را انتخاب کردهایم و اصلاً مسئله پشیمانی برایمان موضوعیت ندارد. اگر بازیگر نمیشدیم سراغ چه کار دیگری میرفتیم؟ آهنگری؟ بالاخره کار هنری هم اوج و فرود دارد و میزان فعالیت و پیشنهاد کاری، به پارامترهایی مثل سن و سال ما هم بستگی دارد. مهم است که آیا فیلمسازان در بستر روایت دراماتیک خودشان آیا نقشی متناسب با سن و سال ما دارند که بتوانیم در آن مانا و ماندگار شویم؟ قطعاً اگر به عقب بازگردم بازهم همین حرفه را انتخاب میکنم.
سلطانی گفت: من امروز روی این حرفه مسلط هستم و نسبت به ابعاد مختلف آن اشراف دارم. شاید بتوانم با این شعر حس و حالم به این حرفه را بیان کنم که «یک قصه بیش نیست غمِ عشق، وین عجب. کز هر زبان که میشنوم نامکرر است» زمانی هم که بخواهیم اعتراضی به شرایط کنیم، میگوئیم: «به کام اهل هنر روزگار باید و نیست، به طبع بیهنران آسمان نباید و هست!» دیگر چه میتوان گفت؟
وی افزود: در قاب تلویزیون هم تجربه همکاری با مرحوم پوراحمد در مجموعههای «قصههای مجید» و «سرنخ» را داشتم. فیلم سینمایی «شرم» هم در قالب همین همکاری شکل گرفت که بابت حضور در آن در جشنواره فیلم فجر و در رقابت با اکبر عبدی و فرامرز قریبیان، سیمرغ بهترین بازیگری نقش مکمل مرد را دریافت کردم. خیلی از مردم پس از سالها هنوز بنده را با «قصههای مجید» و «سرنخ» به یاد میاورند. زمانی برای ساخت «سرنخ ۲» راهی اصفهان هم شدیم اما آن پروژه هم به سرانجام نرسید.
مردم تعجب میکنند که اینقدر موهایم سفید شده است!
سلطانی گفت: خیلی از مردم من را با نقشهای دفاع مقدسی هم میشناسند، بهخصوص که به تازگی فیلم «افق» در چند نوبت از تلویزیون بازپخش شده است و برخی مردم ابراز تعجب میکنند که من در آن فیلم حضور داشتهام! فیلمی که نشاندهنده قدرت نیروهای ما در جنگ بود و برای ساخت آن چیزی در حدود ۸ ماه زیر آب بودیم! داستان فیلم هم سرشار از عشق و حماسه بود. بعد از این سالها مردم تعجب میکنند که اینقدر موهای ما سفید شده است. مردم قهرمانی را که دوست دارند، میخواهند برای همیشه همان شکلی باقی بماند و هیچ تغییری نکند.
فیلمشناسی جهانبخش سلطانی:
– دل بیقرار (۱۳۹۱)
– شانهٔ دوست (۱۳۹۰)
– کودکانه (۱۳۸۱)
– نوروز (۱۳۸۰)
– افسانه پوپک طلائی (۱۳۷۷)
– باشگاه سری (۱۳۷۷)
– سرعت (۱۳۷۵)
– آخرین مرحله (۱۳۷۴)
– بازگشت از بوداپست (۱۳۷۴)
– شیرین و فرهاد (۱۳۷۴)
– گروگان (۱۳۷۴)
– مهریه بیبی (۱۳۷۳)
– پرتگاه (۱۳۷۲)
– حماسه مجنون (۱۳۷۱)
– حمله خرچنگها (۱۳۷۱)
– سفرنامه شیراز (۱۳۷۱)
– صبح روز بعد (۱۳۷۱)
– شرم (۱۳۷۰)
– عملیات کرکوک (۱۳۷۰)
– الماس بنفش (۱۳۶۸)
– بچههای طلاق (۱۳۶۸)
– شب دهم (۱۳۶۸)
– افق (۱۳۶۷)
فیلم های تلویزیونی:
– سر دلبران (محمدحسین لطیفی ۱۳۹۶)
– یوسف پیامبر ( فرجالله سلحشور ۸۸–۱۳۸۷ )
– چشمهای آبی زهرا ( علی درخشی ۱۳۸۰)
– آتش و شبنم ( ۱۳۸۲–۱۳۷۹ )
– سواران جنوب (جهانگیر جهانگیری ۱۳۷۷)
– مردان آنجلس (فرجالله سلحشور ۱۳۷۷)
– سرنخ (کیومرث پوراحمد ۱۳۷۵)
– فرار (رحیم رحیمیپور ۱۳۷۴)
– قصههای مجید (کیومرث پوراحمد ۱۳۶۹)