خدانور لجعی بلوچ کیست علت مرگ و کشته شدن در زاهدان + واکنش و چهلم

خدانور لجه ای کیست علت مرگ و کشته شدن در زاهدان واکنش و ماجرا مراسم چهلم خدانور لجه ای  چیست.

بیوگرافی

خدانور لجه ای در دهم مهرماه سال۷۴ متولد می‌شود و در دهم مهر ۱۴۰۱از دنیا میرود او در سن ۲۷سالگی در زاهدان فوت میکند.خدا نور فرزند عیسی و از طایفه لجعی بود و اهل زاهدان می باشد. خدانور لجه ای از ایل شیر آباد زاهدان بود که در روز تولدش از دنیا میرود.

خدانور لجه ای در محله شیرآباد زاهدان  زندگی می کرد که از محله های حاشیه نشین زاهدان می باشد. و ایشان هیچ مدارک هویتی نداشتند. او یک اینفلوئنسر بود و در اینستاگرام دنبال کنندگان زیادی در اینستاگرام داشت.

ماجرای مرگ

درباره مرگ ایشان حرف و حدیث و حواشی بسیار زیادی به وجود آمده است که رسانه های معاند و ضدانقلاب آن را مطرح می کنند.

واکنش فرماندار سیستان و بلوچستان

فرماندار سیستان و بلوچستان هرگونه منتشر کردن اخبار کذب درباره مرگ خدانور لجعی را جرم اعلام کرده است و با خبرنگاران و رسانه های خاطی برخورد خواهد کرد.

برای مراسم چهلم خدانور جلعی در سیستان و بلوچستان رسانه های معاند و ضدانقلاب فراخوان های زیادی را برای آشوب و اغتشاشات اعلام کرده اند.

خبرگزاری ایرنا به نقل از مهدی شمس آبادی نوشت:

درباره انتشار تصویر فردی به نام خدانور لجه‌ای در فضای مجازی: طبق گزارش‌ها صادق کبدانی فرزند علی با نام مستعار خدانور لجه‌ای قبلا به اتهام شرکت در ۱۶ فقره سرقت به زندان زاهدان معرفی شده و برای وی در دستگاه قضایی پرونده تشکیل شده بوده است.

این فرد تبعه افغانستان بوده است. نورخدا لجه‌ای در تاریخ دهم مهر ماه در جریان یک درگیری کشته شده است.در روز ۱۰ مهر ماه که این فرد کشته شده هیچ درگیری و اعتراضی در سیستان و بلوچستان و شهر زاهدان گزارش نشده است.چگونگی کشته شدن لجه‌ای در دستگاه قضایی سیستان و بلوچستان در حال بررسی است.

پیشنهاد میکنیم ببینید :

مرضیه دشمن زیاری دانشجو دیلم بوشهری و چرا کشته شدن و مرگش جنجال شد

محمد معین پیریان کیست و فیلم دستگیری و بازداشت دانشجو و عکس اینستاگرام

نسرین قادری زن مریوانی + فیلم پدر نسرین قادری علت و دلیل مرگ+ بیوگرافی

حسینعلی میر، دادستان نظامی سیستان و بلوچستان: این ماجرا مربوط به چند ماه قبل است که فرد دستگیر شده سارق بوده اما به سبب اینکه حقوق شهروندی رعایت نشده با ماموری که وی را به میله بسته و اقدام به تصویر برداری کرده برخورد قضایی و قانونی انجام و پرونده مختومه شده است.عکس منتشر شده درباره این فرد نیز نشان می‌دهد زمان آن مربوط به اوایل تیرماه هست.

تصویر او در دوران بازداشتش درحالیکه به میله دستبند زده شده در شبکه‌های اجتماعی ایرانی مورد بازتاب گسترده‌ای قرار گرفته است.در همین رابطه مشرق نیوز نوشت: دانیال معمار فعال رسانه ای در توئیتر نوشت:اینقدر روی «حماقت مخاطب» حساب باز کردند که حتی نرفتند خبر ۴ ماه قبل خودشان برای خدانور لجعی را پاک کنند و دوباره یک دروغ جدید بسازند.

برای چه خدانور لجعی را به میله بسته اند؟

3_در صحبت های دیگر، شمس آبادی دادستان سیستان و بلوچستان در مورد عکس بیان نموده:
مکان تصویر در حیاط کلانتری ۱۵ زاهدان می باشد، که این متهم بعد از بازداشت شدن به آنجا انتقال یافته، ولی به خاطر اینکه اتاق های بازداشتگاه کلانتری کامل پر بوده، سارق کمتر از نیم ساعت به میله حیاط کلانتری بسته می شود تا اوضاع چندی از اشخاص در بازداشتگاه معلوم شود و سپس متهم به بازداشتگاه انتقال داده شود.
درباره لیوان آبی که کنار وی بوده است صادق کبدان
ی یکی از مامورین می خواهد یک لیوان آب برای این متهم بیاورد و سپس بعد از خوردن آب به واسطه همان مامور پلیس لیوان آب را روی سکو می گذارد.

در واقع حق این می باشد که این صحبت هم ابهامات و سوال های زیادی به وجود آورد.

اول تصور می‌کنیم که اتاق های بازداشتگاه کلانتری کامل پر بوده که اگر راهتان یک دفعه به کلانتری در هر جایی از کشور ایران بیفتد متوجه می‌شوید که هیچ فردی این اجازه را ندارد که موبایل یا دوربین به هیچ کلانتری یا مرکز های نظامی ببرد.
پس سوال شاخصی این می باشد که فردی در این طور اوضاعی از یک سارق عکس گرفته و اینکه می توان گفت شخصی که این عکس را گرفته یکی از مامورین اشخاص کلانتری بوده است.

خانواده خدا نور بیان نمودند زندانی کردن بر اثر یک درگیری بوده و با منتشر کردن این تصویر میخواستند خدا نور را تحقیر نمایند.

تصور می نماییم که اینطور تصاویر دروغ بوده است، ولی دوباره این سوال است که چه فردی و این مرتبه با چه منظوری این عکس را گرفته؟

هنگامی که دادستان در مورد تمامی جزئیات داستان نیز آگاه می باشد واز طرز آب خوردن یک سارق نیز مطلع می‌باشد و بیان می کند خدا نور آب را نصفه خورده و باقی ان را همان جا گذاشتند!!
آیا دیگر به جواب جزئیات فکر نکرده است.

بر اساس صحبت های دادستانی بایستی به این نتایج دست یابیم که روز بازداشت شدن همه‌ی اتاق های کلانتری پر بوده و دوربین های مداربسته بازداشتگاه این صحبت را تایید می نماید و به این صورت که حتی نمی توانستند سرپا یک متهم را در آنجا نگاه دارند!
اطلاع های ما در این باره بس نمی باشند و این را نمی دانیم آیا در آن روز خاص و آن هم در نیم ساعت در واقع کلانتری تا این حد شلوغ بوده یا نه؟ ولی می‌توان افزود این طور بوده باشد، در واقع با یک دستبند به صندلی بسته می شود، نه اینکه شخصی را در وسط حیاط به میله پرچم دستبند بزنند.

در واقع فیلم دوربین های مداربسته از همان موقع وارد شدن سارق به کلانتری می تواند هر سوالی را جواب بدهد.
برای چه سارق به میله پرچم بسته شده؟ آیا هیچگونه اتاقی در این بازداشتگاه نبوده است؟ آیا سارق آب را خورده یا لیوان را در واقع به منظور تحقیر وی در روبه رویش گذاشته اند؟ چه فردی در این اوضاعی از سارق عکس گرفته و تصاویر با چه انگیزه‌ای در شبکه های اجتماعی انتشار شده است؟

به این معنا اگر بیاناتی که دادستان سیستان و بلوچستان بیان کرده، تمامی صحیح می باشد و هیچ صحبتی غیر رسمی را نیز قبول نکنیم، باز قوه قضاییه در اولین اقدام بایستی آن را به خاطر خطاهایی که تکرار شده تنها در همین یک فقره اخراج نمایند، چه این که این بیانات ده ها اشکال دارد و در طی درستی ان پرسش های زیادی به وجود می‌آورد.
ولی این را می دانیم این طور ماجرایی به وجود نیامده و فردی اخراج نمی شود.

صحیح می باشد که در فضای بحرانی امکان هرطور قصدی می باشد که گاهی اوقات ناخواسته و در لحظه می باشد، ولی همه‌ی اعتبار یک نیروی نظامی و یک عضو آموزش دیده یا فرمانده این می باشد که بتواند در وضعیت بحرانی بهترین تصمیم را بگیرد.
با این صحبت، آیا نیروهای نظامی در این داستان و داستان های شبیه به آن بهترین تصمیم را گرفته اند؟ آیا صحبت های آنها می تواند فکر تمامی عموم را قانع نماید؟

همه‌ی صحبت این گزارش این می باشد که اگر مبنا را بر توضیحات رسمی بگذاریم و در مورد هیچ بیاناتی حرف نزنیم، اینکه چه فردی می باشد که قانع بشود؟ شاید فقط قسمتی که قابل پذیرش باشد، همین است که این عکس هیچگونه مرتبطی به اعتراض کنندگان سال‌جاری نداشته و در رابطه با تیر ماه سال جاری می باشد.

خدا نور لجعی به چه صورت به قتل رسید؟

4_طی گزارش رویداد۲۴ قوه قضاییه در مورد فوت خدا نور لجعی خبر داده «خدا نور لجعی در دهم مهرماه در حادثه یک درگیری فوت شده است، ولی به صحبت‌های دادستانی در تاریخ ۱۹ مهرماه که خدا نور فوت شده هیچ گونه درگیری در استان و شهر زاهدان ایجاد نشده است.

اینکه قوه قضاییه اعتقاد دارد که خدا نور لجعی یک دزد ماهر می باشد که در دعوا های فردی به قتل رسیده است،
ولی بعضی ها اعتقاد دارند نمادهایی می باشد که خدا نور در حادثه اعتراض کنندگان و با شلیک گلوله مستقیم فوت کرده است.

شاید به آن صورتی که قوه قضاییه خبر داده، خدا نور در حادثه اعتراض کنندگان فوت نکرده است.
شاید این بیانات از سوی خویشان وی صحیح باشد، اما نکته شاخص آن می باشد که فوت خدا نور لجعی هم مثل خیلی از فوت سایرین که در حادثه اعتراض ها ایجاد شده، صحبت قانع کننده‌ای از سوی قسمتی از مردم نداشته و این امر نیز در آنجا مبهم‌تر می شود مثل اینکه در سیستان و بلوچستان برای استفاده از گلوله جنگی نگرانی برای اسراف نیز ایجاد نشده است !به آن صورت معین الدین سعیدی نماینده مجلس در صحبت‌هایش در مجلس به این موضوع معترض شده بود که در شهرهای سایر از گلوله های پلاستیکی برای برخورد با اعتراض کنندگان استفاده می‌شود، ولی در استان سیستان و بلوچستان از گلوله های جنگی استفاده می شود.

ولی عبدالرضا مصری نایب رئیس مجلس هم در جواب به این صحبت که بعد از قطع نمودن میکروفون معین الدین سعیدی گفته شد، این امر را تایید نمود و افزود: آقای سعیدی آیا زمانی که در منطقه یا یک محل، پیش از اینکه در چه منطقه جغرافیایی، در کشور عزیز جایی گرفته، نیروی مسلح نیروی انتظامی ما حمله مسلحانه انجام می‌دهد، شما این را می‌خواهید که برای آنان شیرینی بدهیم؟ اینکه شما دوست دارید که ما از کیان مملکتی هیچ گونه دفاعی نکنیم و هم اینکه دوست‌دارید در برابر افرادی که تجزیه کشور را در سر می‌پرورانند، دست تعظیم بر سینه بگذاریم.

در واقع حقیقت این می‌باشد که جواب های مقام‌های رسمی به طور فوت شدن و جان باختگان در ایام معترضین هیچگونه قانع کننده نمی باشد و همین جواب های متناقض سبب شده باورپذیری صحبتهای رسمی، خیلی کم باشد و اینکه در مورد فوت نیکا شاکرمی نیز کمتر فردی قبول کرد که شخصی در خیابان و در اعتراضات شرکت داشت، ولی یک
ی دو ساعت پس از آن خودکشی نموده باشد.

درباره سایر درگذشتگان هم شک های بسیاری ایجاد شده به آن صورت در مورد در گذشته خانم مهسا امینی
که بر طبق اعتراض ها در عملکرد به حادثه ایجاد شده برای وی شروع شد هم هنوز جواب قانع‌کننده‌ای نیست.
روز قبل صالح نیکبخت وکیل خانواده امینی خبر داد تا هنوز اصل پرونده برای خواندن در اختیار آنان نمی‌باشد.

5_در همه‌ی اتفاقات و حوادث گوناگون، احتمال دارد که مامور ها یا اشخاص خودسر قصور باشد، به آن صورت که احتمال دخالت و ایفای نقش مامورین و نفوذ های کشورهای سایر هم باشد و این موضوع این نمی‌باشد که فردی آن را منتفی بخواند، ولی نکته شاخصی این می‌باشد که زمان پیگیری یک پرونده در فضای غیر شفاف انجام بشود، هیچگونه نتیجه به غیر از آن نمی‌شود که اشتباه یک مامور و یا یک گروه به گردن کل نیروی انتظامی و سیستم یک کشور بیفتد و در واقع در تحلیلی بسیار عجیب و اینکه ناصحیح، نیروی انتظامی یا دستگاه در رابطه با آن آماده می باشد این طور هزینه ای را به پای خود یا حاکمیت بگذارند ولی همانطور حامی یک مامور خودسر یا یک لباس فردی مطرح نشده باشد!

داستان در آنجا مبهم‌تر وپاسخ برانگیز تر می شود که این را بدانیم همه‌ی مورد هایی که به زعم نیروی انتظامی، نهادهای امنیتی و دستگاه قضایی، به اعتراض کنندگان عامل اقدامی خاص بودند، یک شخص به عنوان عامل بازداشت شده و در واقع مقابل دوربین صدا و سیما برده شده، ولی از سوی مقابل هیچ حادثه ایجاد نشده، برای مثال تصویر اشخاص لباس شخصی که در دانشگاه گاز اشک آور گذاشتند معلوم می باشد که هیچ فردی بازداشت نمی شوند یا اینکه تصاویر مامورین که با باتوم شیشه ماشین ها را می شکنند وهمچنین پنجره خانه مردم را، در واقع بسیار مشخص می باشد و حتی لباس آنان معلوم است که در رابطه با کدام یک از ارگان می باشند، ولی نیروی انتظامی به جای اینکه با آنان برخورد نمایند، خبر داد آنان مامورنما می باشند و لباس یگان ویژه را به آسودگی تهیه نموده و به تن کرده اند!به این معنا که نیروی انتظامی نمی‌خواهد مامورنما ها را که اینطور آزاد در کل شهر و دانشگاه ها حاضر می باشند و بدترین عملکرد را از خودشان نشان میدهند را شناسایی و دستگیر کند!
این بسیار طبیعی می‌باشد در این طور فضایی فردی به بیان رسمی حتی اگر واقعی باشد را نیز باور نکند.

اینکه صحبت نیروی انتظامی و دستگاههای در رابطه با آن، دردسر تازه‌ای به وجود می‌آورد و این پرسش به وجود می‌آید که آیا این چطور امنیتی می باشد که نظام به آن افتخار می نماید، ولی همزمان اشخاصی در این کشور لباس نیروی انتظامی و یگان ویژه را به تن می کنند و اموال هموطنان را ویران می‌کنند و پس از آن برای خود در شهر می گردند!آیا این بیان نیروی انتظامی خودش این نهاد نظام را زیر سوال نمی‌برد؟ اگر اینطور می باشد برای چه نهاد نظامی آماده می باشد این طور ضعفی را به خودش و خود را به این صورت در افکار عمومی تخفیف بدهد؟